نیست

ساخت وبلاگ

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیست

می نشینی روبه رویم خستگی در می کنی

چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست

باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است ؟!

باز می خندم که خیلی ...! گر چه می دانی که نیست

شعر می خوانم برایت ، واژه ها گل می کنند

یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت می شود آیا کمی

دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست

وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو ...

پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست

می روی و خانه لبریز از نبودت می شود

باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست ...!

رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است

باور این که نباشی کار آسانی که نیست

زنده یاد نجمه زا رع

+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۷ساعت ۹:۲۷ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  | 

من یه دیوونم...
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 72 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 16:19