من یه دیوونم

ساخت وبلاگ
ببینم پسر چرا گریه میکنی ؟ هیچی آقا اینجا کلاس اول دبیرستانه خجالت بکش ... دانش آموز با گریه : آخه آقا شما که نمی دونید ... چی رو نمی دونم ؟ آقا من دلم برای مادرم تنگ شده ! همه ی کلاس خندیدند و معلم گفت : چرا ؟ پاشوپاشو برو یه آبی به صورتت بزن ...اصلاً می خوای برو خونه پیش مادرت ... !!! باز هم خنده ی کلاس بلند شد ... اولین روزی هم که به مدرسه رفتم همین طور بودم ...معلم اون روز هم همین حرف ها رو زد ...اون روز مادرم توی حیاط بود و من از پنجره نگاهش می کردماما این بار هیچ جا نیست ...هیچ جای دنیا دو روز پیش مادرم از دنیا رفت .همه ی کلاس در سکوتی سنگین غرق شده بود معلم از پنجره نگاهی به حیاط مدرسه کرد و گفت : گریه نکن پسر مطمئن باش امروز هم مادرت تو حیاط مدرسه است . + نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ساعت ۷:۱۲ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 11:58

حیف عمری که بگذره پای عشقای کوچه بازاریای قربون امام حسینی که نه تکرار شد نه تکراری═══════❖═══════اون که تب می کنه برا آدم براش بمیری سزاوارهدل باید بسپری به اونی که بلد باشه دل نگه داره═══════❖═══════حسین دعای مستجاب مادرم من از تو بگذرم کجا برمدچارتم تو چاره منیحسین غمت شروع سرگذشتمه نباشی روز درگذشتمهتولد دوباره منی═══════❖═══════پیدام کردی و فهمیدم بیخودی دور و برم شلوغ بوددل به خیلی چیزا بستم اما راستشو بخوای همش دروغ بود═══════❖═══════حسین دعای مستجاب مادرم من از تو بگذرم کجا برمدچارتم تو چاره منیحسین غمت شروع سرگذشتمه نباشی روز درگذشتمهتولد دوباره منیترانه : مجید تال + نوشته شده در  یکشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۲۹ساعت ۱۱:۳ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 13:44

چشم‌هایم را می‌بندم، چند قدم دور تر می‌ایستم، نگاه می‌کنم، به خودم! چقدر تنهاست! چقدر بی‌پناه، چقدر خسته! و چقدر در نهایت بی‌کسی‌اش، ادامه دهنده...به خودم نگاه می‌کنم و چقدر دلم می‌خواهد برایش کاری کنم، دلم می‌خواهد در آغوشش بگیرم، کسی را که هیچ‌کس را ندارد و در اوج تنهایی‌اش، سعی دارد قوی باشد و زیر بار اندوه نشکند. دلم می‌خواهد در آغوشش بگیرم، با بغض نوازشش کنم و بدون اینکه غرور و اقتدار معصومانه‌اش بشکند، در گوشش بگویم: "عزیزم! من به تو افتخار می‌کنم. هرکس نداند، من خوب می‌دانم تو چقدر تلاش کردی، چقدر نادیده گرفتی، چقدر قوی بودی و چقدر جسور!هرکس نداند، من خوب می‌دانم تو چه سختی‌هایی را تاب آوردی و چه رنج‌هایی را پشت گوش انداختی و ادامه دادی تا خودت به تنهایی، بال پرواز خودت باشی...من خوب می‌دانم تو لایق بیشتر از این‌هایی، عزیزدلم..."دور می‌ایستم و به خودم نگاه می‌کنم که با چه مشکلات و دردهایی محاصره شده، چقدر زیر پایش را خالی کرده‌اند، چقدر کسی را نداشته و چقدر اندوهِ فراتر از آستانه‌ی تحمل میان سینه‌اش نشسته اما همچنان ایستاده و شکست‌ناپذیرانه دارد مسیر آرزوهایش را به پیش می‌رود.به خودم نگاه می‌کنم که با تمام اندوه و درد، خودش برای خودش کافی‌ست، قوی‌ست، جسور، شجاع، جنگجو؛ هرچند خسته، شکننده، اندوهگین..نرگس صرافیان طوفان + نوشته شده در  یکشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۳۱ساعت ۱۲:۳۵ ق.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 41 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 14:00

سخت است، ولی تو باید حالت خوب بشود...تو باید از دلِ این اندوهِ زمین‌گیرکننده، خودت را بیرون بکشی، دوباره بلند شوی و روی پای خودت بایستی و تمام مسیرهای نرفته را بروی و تمام کارهای نکرده را بکنی و قوی باشی و نشکنی و نیاز به هیچ‌کس نداشته‌باشی.سخت است ولی تو باید تنهایی از پسِ همه چیز بربیایی و همه چیز را درست کنی، تنهایی با سپاه مشکلاتت بجنگی و تنهایی پیروز شوی.تو نمی‌دانی چه لذتی دارد آدمی قهرمان زندگی خودش باشد و خودش برای مشکلات و رنج‌های خودش کافی باشد و از هیچ‌‌کسی هیچ انتظاری نداشته‌باشد!نرگس صرافیان طوفان + نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۳۱ساعت ۹:۲۲ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 36 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 14:00

یه چی تو اسم تو هست که نفس من به تو وصلههرجا باشم کافیه اسمت بیاد حالم عوض شههمه چی قبل تو بد بود کی منو انقد بلد بودتازه فهمیدم همه حسای قبل از تو غلط بودرگ خواب دلم دست هیشکی جز تو نیست کهبمیرم نمیذارم یه شب چشم تو خیس شهتو تمام منی نمیدونی یعنی تا جدا شی ازممیگیره نفسم خود قلب منیکو تا پیدا شه یکی مثل تو واسممثل تو عاشق نفسش بره واسمدل من تنگته الان نفسم لنگته هوامهمه دنیام اگه نخوان من یکی میخوامت تورو قد چشامترانه سرا: میلاد فلاح + نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۲۸ساعت ۳:۸ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 39 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 14:00

یه حسی دارم این روزا تموم شهر خوشحالنتو فکر یه شروع خوب برای اول سالنیه عطر آشنا بازم خیابونا رو پر کردهخبر دادن همین روزا بهار می خواد که برگردهزمستون بارشُ بسته، گلها از انتظار خسته انداره بارون میاد اما همه چتراشونو بستنزمستون بارشُ بسته، گلها از انتظار خسته انداره بارون میاد اما همه چتراشونو بستنبازم یه اتفاق خوب توی این شهر افتادههمه با هم دعا کردیم خدا بارون فرستادهواسه عشقی که تو راهه نگاهامونو نو کردیمیه سالِ توی راهیم که به این احساس برگردیمبهروز کشاورز + نوشته شده در  دوشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۹ساعت ۱۱:۵۸ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 58 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1402 ساعت: 13:37

ته دنیا باشم تک و تنها باشم خودمُ دارم کهرو به روم سد باشه همه چی بد باشه خودمُ دارم کهخودمُ دارم که روزای تنهایی بزنه رو شونم بگه تنها نیستیوقتی که دلتنگم وقتی که دلگیرم بگه تا من هستم ته دنیا نیستیزندگی گاهی خوب گاهیم بد میشه نمیشه از قلبم غمُ بردارم کهاما تو هر حالی به خودم میگم خب همه رفتن باشه خودمُ دارم که خودمُ دارم کهاگه بارون اومد اگه دلگیرم کرد اگه غم پیرم کرد خودمُ دارم کهاگه توی این شهر تک و تنها موندم از همه جا موندم خودمُ دارم کهخودمُ دارم که روزای تنهایی بزنه رو شونم بگه تنها نیستیوقتی که دلتنگم وقتی که دلگیرم بگه تا من هستم ته دنیا نیستیزندگی گاهی خوب گاهیم بد میشه نمیشه از قلبم غمُ بردارم کهاما تو هر حالی به خودم میگم خب همه رفتن باشه خودمُ دارم که خودمُ دارم که♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫نرگس جعفری + نوشته شده در  جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۲۸ساعت ۹:۳۳ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 0:07

عالم ز برایت آفریدم ، گله کردیاز روح خودم در تو دمیدم ، گله کردیگفتم که ملائک همه سرباز تو باشندصد ناز بکردی و خریدم ، گله کردیجان و دل و فطرتی فراتر ز تصوراز هر چه که نعمت به تو دادم ، گله کردیگفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشمبر بخشش بی منت من هم گله کردیبا این که گنه کاری و فسق تو عیان استخواهان توام ، تویی که از من گله کردیهر روز گنه کردی و نا دیده گرفتمبا این که خطای تو ندیدم ، گله کردیصد بار تو را مونس جانم طلبیدماز صحبت با مونس جانت ، گله کردیرغبت به سخن گفتن با یار نکردیبا این که نماز تو خریدم ، گله کردیبس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان ؟بس نیست دگر هر چه که از ما گله کردی ؟؟!از عالم و آدم گله کردی و شکایتخود باز خریدم گله ات را ، گله کردی .. + نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۱/۰۸/۲۸ساعت ۶:۲۱ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 78 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 16:19

اَز وَقـتی کـه دیـدَمِـت دِلَـم آرومِعـاشِـق شُـدَمُ عِـشـق تـو چِـشـام مَـعـلـومِخـوب شُـد کـه تـو تـویِ فـالِ مَـن اُفـتـادیعـاشِـق شُـدَنُ فَـقَـط تـو یـادَم دادیدَسـتـامُ کـه مـی گـیـری دِلَـم مـی لَـرزهدَسـتـایِ تـو یـه دُنـیـا بَـرام مـی اَرزهایـن حـالِ قَـشَـنـگُ بـه چِـشـات مَدیـونَـممَـمـنـونَـم اَزَت کـه پـیـشَـمـی مَـمـنـونَـمبِـدونِ تـو یـه لَـحـظـه نَـه بَـهـارُ نَـه تـابِـسـتـونُنَـه ایـن دُنـیـایِ داغونُ نِـمـی خـوامبِـدونِ تـو یـه لَـحـظـه نَـه پـایـیـزُ نَـه زِمِـسـتـونُنَـه یـه قَـطـره بـارونُ نِـمـی خـوامبِـدونِ تـو یـه لَـحـظـه کـوهِ قـافُ هَـمـه بَــرفـاشُکَـویـرُ شَـبِ زیـبـاشُ نِـمـی خـوامبِـدونِ تـو یـه لَـحـظـه مَـن شُـمـالُ لَـبِ دَریـاشُجُـنـوبُ تَـبِ گَـرماشُ نِـمـی خـوام♫♫♫♫♫♫مَـن حـالَـتِ چِـشـمـایِ تـو رو دوسـت دارَماَز زِنـدِگـیِ بِـدونِ تـو بـیـزارَمقَـلـبـمَ واسـه تـو مـی تَـپـه تـوی سـیـنَـمحَـتـی تـویِ خـوابَـمَـم تـو رو مـی بـیـنَـممَـن بـا تـو شُـدَم ایـن کـه هَـمـه مـی شـنـاسَـنایـن عـاشِـقـی کـه هَـمـه بِـهِـش حَـسـاسَـنهَـر جـایـی مـیـرَم بـا حَـرف بـا چِـشـم بـا اَبـرواَوَّل هَـمـه مـی پُـرسَـن اَزم عِـشـقِـت کـو ؟اَمـیـن حَـبـیـبـی من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 106 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 16:19

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیستمی نشینی روبه رویم خستگی در می کنیچای می ریزم برایت توی فنجانی که نیستباز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است ؟!باز می خندم که خیلی ...! گر چه می دانی که نیستشعر می خوانم برایت ، واژه ها گل می کنندیاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیستچشم می دوزم به چشمت می شود آیا کمیدست هایم را بگیری بین دستانی که نیستوقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو ...پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیستمی روی و خانه لبریز از نبودت می شودباز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست ...!رفته ای و بعد تو این کار هر روز من استباور این که نباشی کار آسانی که نیست زنده یاد نجمه زا رع + نوشته شده در  سه شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۷ساعت ۹:۲۷ ب.ظ&nbsp توسط مثل هیچ کس  |  من یه دیوونم...ادامه مطلب
ما را در سایت من یه دیوونم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynab7 بازدید : 72 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 16:19